Eski bir şarkımız vardı Hayalde ols

Eski bir şarkımız vardı Hayalde olsa hatırlıyorum Gözyaşım acımı saklardı Zaman geçsede unutmuyorum Sence aşk bize uzak mıydı Yakında olsa inanmıyorum Belki kader daha haklıydı İnan boşu boşuna üzülüyorum Hayat denilen yol bana biraz uzun geliyor İçimde sen yoksan eğer tadı tuzu yavan geliyor Herşey yalan olmuş bu diyarda Ne sana ne bana yer var bu oyunda Vaktimiz doldu bak en sonunda Kavuşamadan ölüp gidermiyiz yoksa

نتایج (فارسی) 1:

باستان ما یک آهنگ حال
من به یاد داشته باشید، هر چند یک رویای
او اشک در درد من نگه داشته
می توانید زمان را فراموش نکنید روشن کرده اند
شما فکر می کنم عشق ما دور بود
من باور نمی کنم هر چند آن را به زودی
شاید سرنوشت حق بیشتری بود
در احساس من بیهوده با عرض پوزش باور
به نام زندگی به من منجر کمی طولانی تر آمدن
در داخل در شما و یا اگر شما طعم نمک uninspired آینده
همه چیز دروغ در عرصه است
چه چیزی که مرا به در این بازی درگیر می
زمان در پایان نگاه کامل
قبل یا gidermiyiz رسیدن مرگ

نتایج (فارسی) 2:

ما یک ترانه قدیمی داشتیم.
من آن را به یاد داشته باشید حتی اگر آن یک رویا.
اشک من را مخفی درد من
من آن را فراموش نکنید ، حتی اگر گذشت زمان.
آیا شما فکر می کنید عشق به دور از ما بود ؟
من به زودی باور نمی کنم
شاید سرنوشت درست تر بود.
باور من ، من غمگین در بیهوده
جاده به نام زندگی به نظر می رسد کمی طولانی به من
اگر شما در من نیست ، آن را مانند نمک طعم.
این همه دروغ در این سرزمین است
هیچ جایی برای شما یا من در این بازی وجود دارد
زمان ما این است که ، در پایان نگاه کنید
آیا ما بمیرد قبل از ما می توانیم به عقب بر گردیم با هم